مای هیرو اکادمی[پارت۱۱۴]
یورو''خبببببببببببببببببببببب
ذهن یورو''شیگاراکی انتخاب کنم یا تویا یا باکوگو بین این همه لیدی کی رو انتخاب کنممم وییییییی قوداآاا بمیرم برای شیگی داره بغض سگی میکنهههه
شیگاراکی''تنها کسی که اینجا داره بغض سگی میکنه تویی بعدش کیه اون دونفر احمق بهت درخواست دادن من نمیدونم
یورو''ذهن خوان دیگر نخوان
شیگاراکی''بلند بلند فکر کردی احمق کوشولو
یورو''من کوشولو نیستم تو فقط سه سال از من بزرگتر کودن
شیگاراکی''خب یاد قدیم افتادم که بهت میگفتم کوشولو موشولو
یورو''اره اینقدر بغلم میکردی دیگه کنکم داشتم فوبیا بغل میگرفتم
شیگاراکی''الان غیر مستقیم بهم گفتی که بغل میخوام
یورو''نه اصلا
شیگاراکی''نه گفتی بغل میخوام
[نکته''خود شیگاراکی ژون بغل میخواد]
یورو''دور شووووووووووووو قوداااا منو ببخش
شیگاراکی''مگه بغل کردن بده
یورو''نوچ
شیگاراکی''پس*بغل کردن یورو*
یورو''وای قوداااااااا بمیرم براتتتتتت
شیگاراکی''شروع کردی
*چند سال پیش*
خبببب یکم از بچگی یورو و شیگاراکی بزاریممممم
هانا''خب راستشو بگو تو چه آرزویی داری تنکو
تنکو''دو تا دارم
هانا''بگو
تنکو''اولی قهرمان بشم
سوزومه''این آرزو همه هست
تنکو''زد حال نزن سوزومه
سوزومه''باش باش
هانا''دومی
تنکو''خب چطوری بگم میشه داخل گوشت بگم هانا
هانا''باش بگو....وایییییی خداااااا جدییییییییییی
سوزومه''مگه چی گفت اینقدر خر ذوق شدی
هانا''میخواد باهات ازدواج کنهههههههههه
سوزومه''....*ویندوز پرید*
هانا''سوزومه یا خداااااا ویندوزش پرید
سوزومه''نانییییییییییی*ویندوز بالا اومد*
هانا''دیگه دل داداشمو بردی*بغل کردن سوزومه*
سوزومه''اهم اهم خب چی بگم ولا*گوجه فرنگی مرده*
تنکو''حالا جواب اره بهم میدی
سوزومه''معلوم که نه
تنکو''عه چرا نگو از من بدت میاد*بغض سگی*
سوزومه''نه نه منظرم اینه بود که هنوز بچه هستیم
هانا''راست میگه هروقت مثل من بزرگ شدی ازدواج کنید
سوزومه/تنکو''خود توهم بچه هستی هانا شیمورا
هانا''او راستی یادم رفت*خندیدن*
تنکو''سوزومه تو کوسه داری
سوزومه''نه ندارم
تنکو''سوزومهههههه
سوزومه''نمیدونم چرا داری داد میزنی سوزومه
تنکو''ژیغ یک چیزی داخل شلوارمههههههههههه
سوزومه''*ترکیبی از ریلکس و پاره از خنده*
تنکو''چرا داری میخندیییییی
آخر تنها چیزی که اومد بیرون فقط موش بود سوزومه که اصلا از ته دل فقط خندید
سوزومه''تو که میخوای قهرمان بشی از موش هم میترسی
هانا''داداش منو مسخره میکنی*دور شدن از موشه*
*پایان فلش بک*
شیگاراکی''خب دیگه میرم
یورو''باش
شیگی ژان رفت و یورو یک حس بشدت خطرناک رو حس اون کسی نیستتتتتتتت جززززززززززززز بلهههههع انداور یورو از بالای پنجره داشت انداوری که از آتش میسوخت رو میدید
ذهن یورو''شیگاراکی انتخاب کنم یا تویا یا باکوگو بین این همه لیدی کی رو انتخاب کنممم وییییییی قوداآاا بمیرم برای شیگی داره بغض سگی میکنهههه
شیگاراکی''تنها کسی که اینجا داره بغض سگی میکنه تویی بعدش کیه اون دونفر احمق بهت درخواست دادن من نمیدونم
یورو''ذهن خوان دیگر نخوان
شیگاراکی''بلند بلند فکر کردی احمق کوشولو
یورو''من کوشولو نیستم تو فقط سه سال از من بزرگتر کودن
شیگاراکی''خب یاد قدیم افتادم که بهت میگفتم کوشولو موشولو
یورو''اره اینقدر بغلم میکردی دیگه کنکم داشتم فوبیا بغل میگرفتم
شیگاراکی''الان غیر مستقیم بهم گفتی که بغل میخوام
یورو''نه اصلا
شیگاراکی''نه گفتی بغل میخوام
[نکته''خود شیگاراکی ژون بغل میخواد]
یورو''دور شووووووووووووو قوداااا منو ببخش
شیگاراکی''مگه بغل کردن بده
یورو''نوچ
شیگاراکی''پس*بغل کردن یورو*
یورو''وای قوداااااااا بمیرم براتتتتتت
شیگاراکی''شروع کردی
*چند سال پیش*
خبببب یکم از بچگی یورو و شیگاراکی بزاریممممم
هانا''خب راستشو بگو تو چه آرزویی داری تنکو
تنکو''دو تا دارم
هانا''بگو
تنکو''اولی قهرمان بشم
سوزومه''این آرزو همه هست
تنکو''زد حال نزن سوزومه
سوزومه''باش باش
هانا''دومی
تنکو''خب چطوری بگم میشه داخل گوشت بگم هانا
هانا''باش بگو....وایییییی خداااااا جدییییییییییی
سوزومه''مگه چی گفت اینقدر خر ذوق شدی
هانا''میخواد باهات ازدواج کنهههههههههه
سوزومه''....*ویندوز پرید*
هانا''سوزومه یا خداااااا ویندوزش پرید
سوزومه''نانییییییییییی*ویندوز بالا اومد*
هانا''دیگه دل داداشمو بردی*بغل کردن سوزومه*
سوزومه''اهم اهم خب چی بگم ولا*گوجه فرنگی مرده*
تنکو''حالا جواب اره بهم میدی
سوزومه''معلوم که نه
تنکو''عه چرا نگو از من بدت میاد*بغض سگی*
سوزومه''نه نه منظرم اینه بود که هنوز بچه هستیم
هانا''راست میگه هروقت مثل من بزرگ شدی ازدواج کنید
سوزومه/تنکو''خود توهم بچه هستی هانا شیمورا
هانا''او راستی یادم رفت*خندیدن*
تنکو''سوزومه تو کوسه داری
سوزومه''نه ندارم
تنکو''سوزومهههههه
سوزومه''نمیدونم چرا داری داد میزنی سوزومه
تنکو''ژیغ یک چیزی داخل شلوارمههههههههههه
سوزومه''*ترکیبی از ریلکس و پاره از خنده*
تنکو''چرا داری میخندیییییی
آخر تنها چیزی که اومد بیرون فقط موش بود سوزومه که اصلا از ته دل فقط خندید
سوزومه''تو که میخوای قهرمان بشی از موش هم میترسی
هانا''داداش منو مسخره میکنی*دور شدن از موشه*
*پایان فلش بک*
شیگاراکی''خب دیگه میرم
یورو''باش
شیگی ژان رفت و یورو یک حس بشدت خطرناک رو حس اون کسی نیستتتتتتتت جززززززززززززز بلهههههع انداور یورو از بالای پنجره داشت انداوری که از آتش میسوخت رو میدید
۵۱۴
۰۸ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.